رویاهای کنسرو شده

ساخت وبلاگ
یکی از کارهای رومانتیکی که همیشه در نظر داشتم برای ابراز علاقه به یارم بکنم، این بود که کتابی از کتابخانه مرکزی امانت بگیرم و لای صفحه ای که سطرهای عاشقانه داشت و مرا یاد او می انداخت یادگاری ای بگذارم و بنویسم این سطرها تقدیم به تو، بعد کتاب را سر جایش بگذارم و بهش پیام بدهم هدیه ای در کتابخانه مرکزی در فلان قفسه و بین فلان کتاب منتظر توست.قسمت ما که نشد ؛ گفتم اینجا بنویسم حداقل اگر کسی امکاناتش را دارد ایده بگیرد! • نون ط دسته دار ۱۴۰۱/۰۲/۰۷ |  رویاهای کنسرو شده...
ما را در سایت رویاهای کنسرو شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6nedtlb بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 8 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:31

وقتی بدون هیچ زمینه ای و برای اولین صحبت مان تصمیم میگیری تلفنی تماس بگیری و قبلش اطلاع نمیدی که بدانی در دسترس هستم یا نه؛ و حتی همان ابتدا بدون اینکه خودت را معرفی کنی (که بدانم این شماره ناشناس لعنتی  شماره ی کی هست)، میگی "یه لحظه گوشی" . به قطع شدن مکالمه در همان ابتدا با جمله ی "ببخشید من الان سر کارم و سرم شلوغه!" هم لابد میگی تقدیر • نون ط دسته دار ۱۴۰۱/۰۲/۰۷ |  رویاهای کنسرو شده...
ما را در سایت رویاهای کنسرو شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6nedtlb بازدید : 146 تاريخ : پنجشنبه 8 ارديبهشت 1401 ساعت: 13:31